📌 گردشگری ترکیبی یا آشفتگی هویتی؟
✍️ تأملی بر ایده داغ «توسعه ترکیبی» در گردشگری ایران
علیاصغر شالبافیان ، رئیس مرکز سرمایهگذاری و امور اقتصادی وزارت میراث فرهنگی، از مدل «گردشگری ترکیبی» بهعنوان راهکاری نوین برای جذب سرمایهگذاری رونمایی کرد؛ مدلی که ترکیب کاربریهای مسکونی، تجاری و گردشگری را در یک پروژه دنبال میکند. اما آیا این الگو واقعاً به توسعه گردشگری میانجامد یا بیشتر در خدمت توسعه صرفاً کالایی فضاست؟
🔍 یکی از نقدهای بنیادین به این الگو، تضاد کارکردی میان فضاهاست. در پروژههایی که همزمان محل سکونت، اقامت گردشگر، خرید و سرمایهگذاریاند، اغلب تجربه گردشگری به حاشیه میرود و اصالت مقصد زیر لایههای مصرفگرایی گم میشود.
📍 همچنین، این پروژهها معمولاً پیوند معناداری با هویت مکانی ندارند. ادوارد رلف (Edward Relph)، جغرافیدان صاحبنظر، بر این باور است که «هویت مکان» از پیوند ارگانیک انسان، فرهنگ و جغرافیا پدید میآید؛ نه از ترکیب مهندسیشدهی کاربریهای ناهمگون که اغلب نسخهبرداری از الگوهای توسعه شهری کشورهای دیگر است.
⚠️ مسئله نگرانکنندهتر آنجاست که در غیاب راهبردهای دقیق برای هدایت سرمایهگذاری ، پروژههای بهظاهر گردشگری عملاً می تواند به ابزاری برای تغییر کاربری بیضابطه، تسلط ساختوساز و فشار بر منابع طبیعی بدل شوند. شواهد متعددی از تخریب جنگلها، سواحل و رودخانهها در مناطق شمالی و جنوبی کشور، نتیجه همین خلأ نظارت ساختاری است.
🎭 البته در این میان باید از دولت تشکر نمود که حداقل در یک چیز اصرار دارد: توسعه سرمایهگذاری و حمایت از سرمایه گذار، به هر قیمتی که باشد!
از جنس پروژه، هویت مکانی، اثرات زیستمحیطی یا عدالت فضایی سخنی در میان نیست؛ مهم، ایجاد فرصت برای سرمایهگذار است، حتی اگر به قیمت ازدسترفتن روح گردشگری تمام شود.
🧭 آنچه امروز با عنوان «گردشگری ترکیبی» مطرح میشود، اگر فاقد پیوست فرهنگی، زیستمحیطی و اجتماعی باشد، نه راهی به توسعه پایدار میبرد و نه تجربهای ماندگار برای گردشگر خلق میکند.













