مصائب خبرنگاری
کارخانجات تولید خبر
کارخانههای تولیدی ایران آنقدر محصول تولید نمیکنند که خبرگزاریها خبر تولید میکنند. کارخانه تولید خبر برخی از رسانههای حوزه گردشگری آنقدر خبر ریزودرشت و مرتبط و نامرتبط نشر میدهند که حیران میمانی که خبر خوب و خبر بد چیست!
برخی هم نذر دارند که از صبح هر آنچه در فضای مجازی جستجو میکنند و پیدا میکنند، بلافاصله منتشر کنند. این نشریات دنیای مجازی در ارائه و انتشار خبر از دیگران گوی سبقت ربوده و با خوشحالی روز را سر میکنند. برخی نقش روابط عمومی برخی از دستگاهها و آقایان خاص را جوری بازی میکنند که روابط عمومی آن آقایان از این وضع گلایه دارند!.
برخی هم جهت گرفتن امتیاز از یکی،از رقیب او تعریف و تمجید میکنند.رقیب هم از اینهمه موردتوجه قرار گرفتن متعجب و بعضاً ناراحت است؛ اما تا روی اینیکی کم نشود، باید دائماً از آنیکی تعریف کرد.
با نگاهی به آمار بازدیدکنندگان و بینندگان این اخبار که در زیر خبرهای منتشره وجود دارد میبینید که در بهترین حالت زیر صد نفر بازدید داشته و در صفحات رسمیتر با حدود ۲۰ تا ۲۵ لایک و … تقریباً بازدیدکننده نداشته و فقط خبر میدهند تا خبر دهند!
حال از کجا بودجه تأمین کرده و چگونه این حجم خبر را مدیریت میکنند جای سؤال دارد.
ناسزا گفتن به خبرنگاران و روزنامهنگاران از سهلترین کارههای دنیاست. روزنامهنگار به هر سمتی که روی بیاورد، عدهای هستند که به او اتهام انحراف و وابستگی و بیشرافتی بزنند. باید فقط تعریف کرد تا انتقاد میکنی میشوی موجب مشکل و بحران و برهم زننده وفاق و… .
برخی از بزرگان هم که اصلاً به صدای منتقد توجه ندارند. کلاً منتقد را دوست ندارند. اگر خبرنگار مستقل باشی که کارت سخت است،هم باید بروی غاز بچرانی و هم باید سعی کنی خوب بچرانی؛ اما اگر وابسته باشی و در عمل و سکنات نشان دهی که وابستهای و عکس و تفسیر و تعریف بروی که جایت آن بالاهاست. هم تبلیغات میدهند، هم مصاحبه اختصاصی و همسفر میبرند و هم پاداش دزدکی و … خلاصه خیلی خوش میگذرد.
برخی از زعما کلاً بلندگوی خوب را دوست دارند. اگر صدای قارقارشان را مانند صدای قناری روحانگیز و دلنواز کنی میشوی عزیز دمودستگاه. کار خاصی نیاز نیست انجام دهی کافی است فقط خبر بروی و هیچ تحلیلی نداشته باشی و حتی عنوان و متن خبر را هم باب دل ایشان بروی، با سر! افتادهای در ظرف عسل.
انصافاً تابآوری در موضع اعتدال و خردورزی با این حجم مشکلات و هزینهها بسیار ناممکن و سخت شده است.