ناترازی گردشگری و گردشگری ناتراز
ناترازی استفاده زیرکانه و هوشمندانه از کلمه بحران است که گرچه از عمق فاجعه کم نمیکند ولیکن جمله را زیبا میکند.
اگر در صنعت گردشگری بتوان تراز را در دو کفه ترازو ارزیابی نمود، حتماً یک کفه اول آن سرمایه سرمایهگذاران هتل داری و گردشگری و توانمندی کارکنان و فعالان این صنعت به همراه انبوهی از جاذبههای تاریخی فرهنگی طبیعی و غیره این سرزمین بوده و سمت دیگر آن حضور و وجود گردشگران داخلی و خارجی است .
ناترازی این وضعیت حتماً موجب بروز خسارتهای جبرانناپذیر شده و قطعاً باعث خروج سرمایهگذاران و فعالان از این صنعت خواهد گردید.
سخنرانی و گفتمان، نشست و بازدید و زدن حرفهای خوب و دادن آمارهای ناملموس در سالنهای پر زرقوبرق هتلها یا سالنهای بزرگ، هیچ دردی از این ناترازی دوا نکرده و باعث هیچ ترازی نخواهد شد .
ناترازی ریشه در بحران مدیریت دارد. ریشه در سپردن کار به دست نااهلان. انتخابها و انتصابهای غلط .ریشه در حضور مدیرانی که اگر خلافکار بهعمد نباشند حتماً خرابکار به سهو هستند . ریشه این ناترازی در حزب ، دوست و فامیل بازی است. بحران امروز گردشگری ایران ریشه در تفکرات منجمدی دارد که گردشگر داخلی را موجب ضرر و گردشگر خارجی را موجب زیان میداند.
اقتصاد گردشگری ایران که میتوانست به کمک اقتصاد ایران بیاید، اکنون در تأمین حداقلهای خود به مشکل خورده است. کفه اول در انجام وظایف خود نهتنها کوتاهی نکرده ، بلکه از جان و مال خود نیز گذشته است . اما کفه دوم به لطف ناهشیاری شکبرانگیز برخی از مدیران هنوز با اختلاف زیادی روی هواست .
باور داشته باشیم که دادن آمارهای غیرواقعی نمیتواند از عمق این ناترازیها بکاهد. آمارها خطکش هستند خطکش برای سنجش و کنترل حرکت در مسیر اهداف تعیینشده . نشستن در زیر سایه آمارهای پوشالی ، فقط رسیدن به سراب مدینه فاضله از دور و خوردن آبشور بهقصد رفع تشنگی است .