پست دوم | صدایی که شنیده نمیشود؛ حذف سیستماتیک نیروی انسانی
اگر در جلسات رسمی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی حضور داشته باشید، واژههایی مانند “جذب سرمایه”، “حمایت از سرمایهگذار”، “رفع موانع تولید”، “وام”، “معافیت”، “تخفیف مالیاتی” و “مشوقهای اقتصادی” را بارها خواهید شنید.
اما بهسختی میتوان واژههایی چون “توسعه منابع انسانی”، “ارتقای کیفیت خدمات”، “آموزش نیروی کار”، یا حتی “وضعیت کارکنان” را در ادبیات رسمی این وزارتخانه یافت.
👥 نیروی انسانی، پنهانترین و نادیدهترین مؤلفه هتلداری است. هیچ سازوکار حمایتی برای او تدوین نشده، جایگاهی در ساختار تصمیمسازی ندارد و حتی در جدیدترین پیشنویسهای آییننامهای نیز به رسمیت شناخته نمیشود.
📄 نگاهی به پیشنویس آییننامه تشکلهای گردشگری کافیست تا ببینیم که برای «کارکنان»، «مدیران میانی»، یا «نیروهای تخصصی هتلها» هیچ جایگاهی برای تشکیل یا عضویت در تشکلهای حرفهای در نظر گرفته نشده است.
گویی از نظر وزارتخانه، تنها مالکان، مدیرانعامل یا صاحبان مجوز، شایستگی نمایندگی و مشارکت در سیاستگذاری را دارند.
📉 این حذف نهادی، چیزی فراتر از یک بیتوجهی ساده است. این، تأیید رسمی یک نابرابری ساختاری است؛ ساختاری که در آن فقط کسانی صدا دارند که دارایی دارند.
✖️ کارکنانی که با دستمزد حداقلی، شیفتهای فرساینده و نبود امنیت شغلی روبهرو هستند، نه در آییننامهها دیده شدهاند، نه در جلسات دعوت میشوند، نه در مصاحبههای مسئولان به آنها اشاره میشود.
🔍 وقتی بدنه فعال یک صنعت نه در قانون دیده میشود، نه در رسانه شنیده میشود و نه در تشکلها نمایندگی دارد، نمیتوان از توسعه پایدار سخن گفت.
آنچه باقی میماند، صنعت گردشگریایست که زیباست، اما ناپایدار؛ فعال است، اما بیریشه؛ درآمدزاست، اما بیعدالت.
📣 در پست سوم، درباره خطرات تداوم این حذف، و آیندهای که بدون نیروی انسانی، فقط روی کاغذ معنا دارد، خواهیم نوشت.
نکته : عکس ها واقعی نیست .