در دنیای امروز، حکمرانی موفق در گردشگری بدون مشارکت واقعی بخش خصوصی ممکن نیست. اما در ایران، هنوز بسیاری از اختیارات کلیدی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به تشکلهای حرفهای واگذار نشده است.
در حالی که نهادهایی مانند جامعه حرفهای هتلداران ایران از ظرفیتهای تخصصی، ساختارهای اجرایی و پشتوانه صنفی برخوردارند، عملاً از فرآیندهای اجرایی و تصمیمسازی کنار گذاشته شدهاند.
این در حالی است که بسیاری از مجوزها و وظایف قابل واگذاری به این تشکلها هستند؛ از جمله صدور و تمدید پروانه بهرهبرداری، ارزیابی و رتبهبندی هتلها، بازرسیهای ادواری، برگزاری دورههای آموزشی، صدور گواهینامههای صلاحیت حرفهای، میانجیگری صنفی، و مشارکت در طراحی سیاستهای توسعهای.
مقایسه با ترکیه نشان میدهد مسیر واگذاری چقدر میتواند اثربخش باشد.
در ترکیه، وزارت فرهنگ و گردشگری، در همکاری نزدیک با اتحادیههای حرفهای مانند TÜROB (انجمن هتلداران ترکیه)، بسیاری از وظایف اجرایی را به بخش خصوصی واگذار کرده است. نتیجه این اعتماد، شکلگیری ساختارهای حرفهای، استانداردسازی خدمات، و جذب مؤثر سرمایهگذاران داخلی و خارجی بوده است.
در مقابل، تمرکزگرایی در ایران نهتنها روند توسعه را کند کرده، بلکه موجب فرسایش سرمایه اجتماعی و بیاعتمادی هتلداران به نظام اداری شده است
.
حالا زمان آن رسیده که دولت، تشکلهای حرفهای را نه رقیب، که بازوی اجرایی توسعه پایدار ببیند.