بازی با اعداد
واقعیت های پنهان یا پنهان کردن واقیع ها
عملکرد گردشگری نوروز ۱۴۰۴ با آمارهایی منتشر شد که در نگاه اول شاید لبخند به لب بیاورد:
بیش از ۳۶ میلیون سفر، نزدیک به ۶۱ میلیون نفر-شب اقامت و ۵۵۸ میلیون تردد جادهای!
اما پشت این اعداد چه واقعیتی پنهان شده؟
آیا این آمار واقعاً نشانه بهبود وضعیت گردشگری و رفاه مردم است، یا صرفاً بازی با اعداد برای نمایشی از «وضعیت مطلوب»؟
چرا با وجود تورم شدید، کاهش قدرت خرید مردم و افزایش هزینههای حملونقل و اقامت، آمار سفرها همچنان صعودیست؟ آیا سفرها کوتاهتر و کمهزینهتر نشدهاند؟
چند درصد این سفرها واقعاً با هدف گردشگری بوده و نه برای دید و بازدید ضروری یا مهاجرت موقت به خانهی اقوام؟
آمارها از افزایش سفر میگویند، اما از کیفیت چیزی نمیگویند. آیا مسافران از خدمات رضایت داشتند؟ آیا اقامتگاهها استاندارد بودند؟ آیا حملونقل ایمن و بهصرفه بود؟
در همین نوروز، چندین تصادف ناراحت کننده اتفاق افتاد، جادهها بارها قفل شدند و در برخی شهرها زیرساختها پاسخگوی هجوم مسافران نبود.
استانهایی مثل مازندران، گیلان و خراسان رضوی دوباره رکورددار بودند، اما چرا همچنان توسعه متوازن گردشگری در کشور وجود ندارد؟ چرا همهچیز در چند مقصد محدود متمرکز شده و مناطق بکر و محروم از این فرصت بینصیب میمانند؟
آیا وقت آن نرسیده که از «کمیتگرایی» در حوزه گردشگری عبور کرده و به کیفیت، پایداری و تجربه واقعی سفر پرداخته شود ؟
وقتی آمار تنها ابزار تبلیغاتی میشود، تحلیل عمیق و تصمیم درست قربانی میشود…