اصلاح یا انقلاب؟!
“اصلاح” یا “رفرم”به فرایند تغییر یا بهبود سیستمها، سازمانها، یا قوانین بهمنظور ارتقاء عملکرد، افزایش کارآمدی یا رفع نواقص موجود اشاره دارد. اصلاحطلبی، اصلاحگرایی یا رفورمیسم باور به امکان تغییر ساختارهای بنیادی از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود است.
اما انقلاب به معنای زیرورو شدن و تحول است. نارضایتی عامل اصلی و عنصر بهوجودآورنده تغییر است و این نارضایتی باید به حد ناامیدی از اصلاح در پیکره موجود درآمده تا کمکم به عنصر نیاز به تغییر بنیادی منجر شود.
حال سؤال اصلی این است که گردشگری کشور به اصلاح نیاز دارد یا انقلاب؟
نکته این است که کشور گسترده ایران با مجموعهای از فرهنگهای غنی و تنوعهای اقلیمی،خوراکی،پوششی،گویشی،موسیقیایی،آثار باستانی،صنایعدستی و …نتوانسته است نسبت به اثربخشی از ابعاد اقتصادی،اشتغالزایی، فقرزدایی،حفظ محیطزیست، کمک به پایداری منابع مادی و فرهنگی و …به نحوه مناسب بهره گرفته و اقدامات انجامشده نتوانسته است حال دل مردم و بهویژه فعالان حوزه گردشگری را در این زمینه خوب نماید.
اصلاحات انجامشده در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در خصوص بهبود سیستمها و قوانین و رفع نقیصههای موجود گرچه تا حدودی توانسته است نسبت به تسهیل و هموار نمودن این جاده منجر گردد ولیکن در کسب نتیجه مطلوب اصلاً موفق نبوده است.
مطمئناً به باور تمامی فعالان این حوزه،نجات این صنعت در گرو استحاله (البته نه در معنی فقهی) و تحولی بنیادین بوده که میتواند به انقلاب گردشگری تعبیر گردد. انقلابی که میتواند منشأ خیروبرکت و نمایان شدن این گوهر بی بدیل از صدف ایران زمین باشد .
تغییر نگاه اساسی مدیران ارشد کشور،توسعه فرهنگ گردشگری،حذف کامل موانع مربوط، برنامهریزی علمی و عملی جهت جذب سرمایهگذاریهای داخلی و بهویژه خارجی، بهبود زیرساختهای حملونقل، ایجاد مدیریت بهینه زنجیره تأمین و ارتقای زنجیره ارزش، انتصاب مدیران کارآمد، حذف واسطهها و تمامیت خواهان، برونسپاری کلیه اموری که قابلواگذاری است و … از حداقل مواردی است که میباید انجام پذیرد.
امیدواریم که تصمیم گیران اصلی گردشگری کشور صدای پای لزوم انقلاب گردشگری ایران را شنیده و حداقل با نیمنگاهی به کشورهای اطراف ایران تصمیم بگیرند تا نقشی ماندگار از خود بهجای گذاشته تا همواره موردعنایت و توجه آیندگان قرار گیرند.